ای خوشا یک دل، دل لبریز عشق
لحظه های سبز و عطر آمیز عشق
ای خوشا عشق و خوشا دلدادگی
ای خوشا با عشق خوبان زندگی
ما که دلهامان لبالب از خداست
جانمان سرچشمه مهر و صفاست
ما که چون آیینه سبز و ساده ایم
دل به سودای محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) داده ا یم
آفتاب معرفت نور یقین
لطف یزدان رحمةٌ للعالمین
آخرین پیغام از سوی خدا
ترجمان عشق معنای صفا
او تمنّای دل تنهای ماست
دردهای غربت ما را دواست
ما که از عشق علی علیه السلام دم می زنیم
پشت و پا بر هر دو عالم می زنیم
با علی در سوز و ساز دیگریم
زآتش سوزان عشقش، پرپریم
شورش دلهای ما، عشق علی است
ضامن فردای ما عشق علی است
سر سپار راه مولاییم ما
سر به سر شوق و تولاّییم ما
عشق زهرا (علیها السلام) آتشی در جان ماست
شعله سوزنده پنهان ماست
کیست زهرا علیها السلام؟ نو گل باغ بهشت
قصه زیبای سرخ سرنوشت
چشمه خورشید رخشان، فا طمه علیها السلام
کوثر تقوی و ایمان فا طمه (علیها السلام)
از غمی همواره در تاب و تبیم
همنوای ناله های زینبیم (علیها السلام)
کیست زینب (علیها السلام)؟ باور آیینه ها
وارث گلهای سرخ کربلا
قهرمان قصه های آرزو
اعتبار و افتخار و آبرو
باز هم مائیم و داغ کربلا
داغ و درد لاله های نینوا
باز ما و لحظه های انتظار
انتظار مردی از نسل بهار
مهد ی (علیه السلام) زهرا (علیها السلام) امام
آخرین مهدی موعود (علیه السلام) پرچم دار دین
از تبار آسمان و آفتاب
یادگار نسل پاک انقلاب
آخرین فریاد سرخ روزگار
فصل پایان حدیث انتظار
دوستی با آل طاها عاشقیست
با شقایق های زهر ا (علیها السلام) عاشقی ست
آل طاها رمز«یاء» ورمز«سین»
واژهایسرخ قرآن مبین
آفتاب آسمانِ باورند
راه سرخ عشق را روشنگرند
عشق،سرفصل کرامات خداست
عشق مارارهبر است ورهنما است
عشق جان را قوّت بال وپراست
دل به دست عشق دادن،خوشتر است
زبام عرش میآید اشارتهای پنهانی
تمام لحظه ها پر میشود از عطر عرفانی
صدای عشق میآید از آنسوی نهایتها
معطر میشود عالم از این آوای سبحانی
نوای سبز توحید است تا هفت آسمان جاری
نوای آشنای نغمه های سبز قرآنی
به سمت نور میخواند کسی دلهای شیدا را
به بزم عشق میخواند کسی ما را به مهمانی
کسی از جنس گلها از تبار آبی دریا
ودست مهربانش چاره درد و پریشانی
کسی وامی کند دروازه های روشنایی را
که تا پایان بگیرد قصه شبهای ظلمانی
زلبخندش شکوفا میشود باغ گل نرگس
زلبخندی زلال و روشن و شفاف و روحانی
حضورش نورمیبخشد تمام بزم هستی را
زنورش میشود هر جای این عالم چراغانی
سرود عشق میخواند فلک از شوق دیدارش
سرود مهرمیخواند دل، این دریای توفانی
گل فریاد میروید زحجم خاک از شوقش
به پایان میرسد چشم انتظاری های طولانی
بساط شادمانیها مهیّا گشته در هر جا
رسیده فصل گلها، فصل زیبای گل افشانی
نصیب عاشقان از فیض دیدار گل رویش
نگاهی آفتابی، دیدهای از شوق، بارانی
چراغ روشنی باید شبستان ولایت را
ومیتابد به صحن عشق آن خورشید کنعانی
به زیرسایه سبزش جهان آسوده میماند
گلستان میشود عالم از این مولود نورانی
امشب زمین و آسمانها غرق نور است
ذرات عالم را سراپا شوق و شور است
امشب تمام کهکشانها در خروشند
زیبا رخان آسمانی نقره پوشند
بر طاقها رنگین کمان نور بستند
از عرش تا دروازه های دور بستند
در بزم هستی شور وحالی جاودانه است
آهنگ سبزیک سرود عاشقانه است
افلاکیان در انتظار یک ظهورند
در اضطراب لحظه پاک حضورند
درهای رحمت را ملائک باز کردند
مرغان عاشق، تا خدا پرواز کردند
هر ذره را در دل هزاران پیچ و تاب است
شور و شرار و شعله های التهاب است
دریا، نوایی خوش زرقص موج دارد
هر قطرهای در سر هوای اوج دارد
از بهر دیداری زمین در انتظار است
هر دیده در راه است و هر دل بیقرار است
بانگ طرب خیزد زخاک لاله زاران
هر لاله میخواند سرود نوبهاران
لبخند نرگس صد هزاران راز دارد
بوی وصال و شور یک اعجاز دارد
از خاک میجوشد زلال زندگانی
بر پاست در افلاک بزم شادمانی
گلهای عشق ومهروایمان فرش راه است
آری! جهان در انتظار فجر ماه است
ماهی درخشان بر جبین عالم پاک
تاج سر، هستی، نگین عرش و افلاک
عطرگل روی محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) را نشان است
دین خدا را همچو گنجی شایگان است
او ارمغان بینظیر ملک هستی است
اسطوره عدل و نشان حق پرستی است
او آیه ای زآیات پاک ذوالجلال است
دریای عشق و مظهر عدل و کمال است
گنجینه اسرار حق، فجر رهاییست
آیینه انوار پاک کبریاییست
او برفرازد پرچم عدل خدا را
احیا کند آیین پاک مصط فی (صلی الله علیه وآله وسلم) را
ماهی فروزان از زلال نور سرمد
منجی عالم، قائم آل مح مد (صلی الله علیه وآله وسلم)
میآید و با او طلوعی جاودانیست
پایان ظلمتها و فصل شادمانیست